دیجیتال دفتریم

دیجیتال دونیامیزا، داها یاخین‌دان بیر باخیش

دیجیتال دفتریم

دیجیتال دونیامیزا، داها یاخین‌دان بیر باخیش

...
بیر قاریش تاپسایدیم
بایراغیلین قانلی کؤلگه‌سیندن،
چَکَردیم ائلیمین یورغونلوغونا؛
دینجَل دیَردیم.

هادی قاراچای-/لاغلار/باداملیق‌لار

سون باخیشلار
یازارلار

۱۰ مطلب با موضوع «مسئله ارمنی» ثبت شده است

عوامل تبلیغاتی ناسیونالیست ارمنی، گاه و بی‌گاه ادعا می‌کنند که ارامنه تورکیه تحت تعدی و آزار قرار دارند. این عمل نه تنها برای تحکیم ادعایشان مبنی بر ستم تاریخی تورکها بر ارامنه است، بلکه به منظور هماهنگ ساختن گروههای عملیاتی ارمنی و جلب دخالت دول خارجی در امور داخلی تورکیه صورت می‌گیرد. همانند سایر ادعاهای ارامنه، این ادعا نیز بر پایه حقیقت قرار ندارد.
امروزه ۴۰ تا ۵۰ هزار ارمنی در تورکیه زندگی می کنند که بین آنها و دیگر مردم فرقی گذاشته نمی‌شود. آنان شهروند کامل تورکیه با حقوق و منافع یکسان با سایر شهروندان تورک هستند و زندگی، آزادیها و تفریحات آنها توسط قانون حمایت می‌شود. ارامنه تورکیه در کلیساهای خود به عبادت پرداخته و در مدارس خود به زبان خودشان تحصیل می‌کنند به زبان ارمنی روزنامه، کتاب و مجله منتشر می‌کنند و سازمانهای اجتماعی و فرهنگی مربوط خود را دارند؛ در سازمانهای مربوط به تورکها نیز شرکت می‌نمایند.
جامعه ارمنی در استانبول دارای ۳۰ مدرسه، ۱۷ کلیسا و سازمان اجتماعی، ۲ روزنامه به نامهای جامناک و مرمره، ۲ باشگاه ورزشی به نامهای شیشلی و تقسیم و بسیاری نهادهای بهداشتی و بنیادهای مذهبی هستند که برای حمایت از این فعالیتها برپا گردیده اند.
بسیاری از ارامنه تورکیه هنوز گریگوری هستند و توسط یک اسقف اعظم رهبری می‌شوند. علاوه بر این، ارامنه کاتولیک و پروتستان نیز وجود دارند که آنها نیز داری کلیساها و سازمانهای مربوط به خود هستند.ارامنه تورکیه آزادند تا از زندگی مرفه و توام با شادکامی، همانند تورکهایی که دینی دیگر دارند بهره ببرند. بسیاری از آنان تاجران موفق، هنرمندان و متخصصان پیشرو به شمار می‌روند. ارامنه تورکیه از اینکه شهروند تورکیه هستند احساس غرور می‌کنند و همانند سایر تورکها، از دروغهایی که درباره مملکتشان به نام آنان توسط ناسیونالیستهای ارمنی خارجی پراکنه می‌شود عمیقا ناراحتند. علی الخصوص از حملات تروریستی که توسط این گروهها در سرتاسر جهان بر علیه دیپلوماتها، شهروندان و منافع تورکیه صورت می‌گیرد نفرت دارند.
در ۱ نوامبر ۱۹۸۱، اسقف اعظم ارامنه مجلس یادبودی در کلیسای اعظم در گرامیداشت دیپلوماتهای تورک که به دست تروریستهای ارمنی به قتل رسیده بودند برپا نمود و این عمل جنایت آمیز را که به نام خلق ارمنی صورت گرفته بود محکوم کرد. در فوریه ۱۹۸۲، اسقف اعظم ادعای اروپا مبنی بر فشار تورکها بر اقلیتها را شدیدا تکذیب کرد. وی اظهار داشت: «ارامنه تورکیه شهروندان تورکیه هستند و با صلح و صفا در تورکیه زندگی می‌کنند، آزادانه مناسک مذهبی خود را به جا می‌آورند و از مزایای آزادی عقیده بهره‌مندند.»
پس از سوء قصد تروریستهای ارمنی به جان کمال آریکان ژنرال کنسول تورک در لس آنجلس که در ۲۸ ژانویه ۱۹۸۲ رخ داد، اسقف اعظم اعلام کرد:‌«ارامنه تورکیه همانند سایر شهروندان تورکیه، با اطلاع از این خبر بسیار متاثر شدند.» و عمیقا درخواست کرد که:‌«تمام ارامنه ساکن در خارج از تورکیه علیه این فعالیتهای غیر قانونی و جنایت به پا خیزند.» به این ترتیب ارامنه تورکیه خود دروغ بودن آخرین ادعای عوامل تبلیغاتی را آشکار می‌سازند.
۰ نظر قاتیلانلار ۰ قاتیلمایانلار ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۱:۰۹
وحید نریمان

عوامل تبلیغاتی ارمنی ادعا می ‌کنند که معاهده سورس که برای تاسیس یک دولت ارمنی در آناتولی شرقی تدارک دیده شده بود، هنوز اعتبار قانونی دارد و از این مساله به عنوان مبنای ادعاهای خود درباره «بازگرداندن » «سرزمین های ارمنی» استفاده می کنند. در حقیقت این توافقنامه هرگز به مورد اجرا گذاشته نشد. این توافقنامه با انعقاد پیمان لوزان، معلق و جایگزین گردید؛ در نتیجه دیگر اعتبار قانونی ندارد. بعلاوه، پس از آنکه داشناکها در ۲۸ می ۱۹۱۸ جمهوری ایروان ارمنستان را در ایروان تاسیس کردند، این جمهوری ۴ ژوئن ۱۹۱۸ پیمان باتوم را با دولت عثمانی امضا کرد. این پیمان توسط وزیر خارجه جمهوری ارمنستان امضا شد و وی تمامی ادعای اراضی و جمعیتی ناسیونالیستهای ارمنی بر علیه ملت و سرزمینهای امپراطوری عثمانی را رد کرد:
«ارامنه تورکیه دیگر خیال جدائی از امپراطوری عثمانی را ندارند. آنها حتی دیگر نگران روابط بین جمهوری ارمنستان و عثمانیها نیستندو روابط بین جمهوری ارمنستان و امپراطوری عثمانی در سطح بسیار عالی قرار دارد و در آینده نیز باید همین طور باقی بماند؛ تمام احزاب سیاسی ارامنه نیز چنین می‌اندیشند. تداوم این روحیه مثبت همسایگی یکی از نقاط اساسی برنامه اخیرا مصوب دولت ارمنستان است که من وزیر خارجه آن هستم.»(۱)
حتی ارگان داشناک، هایرنیک در ۲۸ ژوئن ۱۹۱۸ نوشت:
«سیاست جنگ طلبانه روسیه علیه تورکیه، ارامنه قفقاز را تحریک کرد و بدین سبب آنان در برخورد بین دو نژاد آشنا و دوست درگیر شدند. خدا را شکر که این وضعیت چندان دوام نیافت. به دنبال انقلاب روسیه، ارامنه قفقاز دریافتند که امنیت آنها تنها در سایه روابط دوستانه با تورکیه تامین خواهد شد و دست دوستی به سوی تورکیه دراز کردند. تورکیه نیز میل داشت تا حوادث گذشته را فراموش کند، و این دست دوستی را فشرد. ما می‌پذیریم که مساله ارمنی حل و به تاریخ سپرده شده است. احساس سوءظن و دشمنی متقابلی که توسط عوامل بیگانه ایجاد شده بود باید از بین برود.»(۲)
این اظهارات روشن می‌کند که مساله ارمنی بر اساس توافقات یاد شده پس از جنگ جهانی اول مختومه گردیده و نیز روشن می‌سازد که حوادث اتفاق افتاده به مسئولیت روسها و ارامنه و نه تورکها بوده است. همچنین روشن می‌کند که کسی به جز تورکها مورد بی‌مهری قرار نگرفته است.

حقیقت آن است که آتش فرو نشانده شده جنگ جهانی اول دوباره برای مدتی توسط جمهوری ارمنستان شعله ور گردید. علیرغم بیانیه‌های داشناک، دسته‌جات ارمنی در تابستان ۱۹۱۸ شروع به حمله به آناتولی شرقی کردند. در ۲۸ می ۱۹۱۹، اولین سالگرد تاسیس جمهوری ارمنستان توسط داشناکها، آنان اعلام کردند که «ارمنستان آناتولی شرقی را تصرف نموده است.» و به ایت ترتیب سعی داشتند تا با دروغ نواحی آناتولی شرقی را پس از معاهده برست-لیتوفسک به امپراطوری عثمانی برگردانده شده بود، مطالبه کنند. ویلسون رئیس جمهور آمریکا در پاییز ۱۹۱۹ یک کمیته آمریکایی تحقیق تحت رهبری ژنرال جمیز جی.هاریورد را به آناتولی فرستاد تا برای آتش بس و برسی ادعاهای ارامنه فعالیت نمایند. این کمیته در خلال سپتامبر و اکتبر به جستجو در آناتولی پرداخت و در نهایت به کنگره گزارش داد که «تورکهای و ارامنه قرنها در کنار یکدیگر با صلح و صفا زیسته‌اند؛ تورکها هم به اندازه ارامنه در جریان تبعیدها متحمل سختی شده‌اند؛ تنها ۲۰ درصد از روستائیانی که به جنگ رفته بودند موفق به بازگشت به خانه هایشان شده‌اند؛ در آغاز جنگ جهانی اول و پیش از آن ارامنه هیچ نوع اکثریت جمعیتی در مناطقی که ارمنستان نامیده می‌شود نداشته‌اند؛ حتی درصورت بازگردانده شدن ارامنه تبعیدی هم چنین اکثریتی به دست نمی‌آمد؛ و این ادعا که ارامنه به علت در خطر بودن جانشان باید برگردانده شوند به اثبات نرسید.»(۳)
در نتیجه ایت گزارش، کنگره آمریکا در آوریل ۱۹۲۰ طرحی را برای تاسیس یک ناحیه تحت قیومیت آمریکا -با هدف کمک به ارامنه برای بنیان گذاری دولتی در شرق- تهیه شده بود، رد کرد. این ناحیه قرار بود در آناتولی باشد.
در ۱۰ آگوست ۱۹۲۰، ارمنی‌ها بع امضا کنندگان پیمان طولانی مدت سورس پیوستند. این معاهده تصریح می‌کرد دولت عثمانی باید تاسیس دولت مستقل ارمنی را در محدوده معین شده توسط رئیس جمهور ویلسون، به رسمیت شناسد. البته این پیمان توسط دولت عثمانی مستقر در استانبول امضا شد، درحالیکه بسیاری از تورکها و بسیاری از مناطق کشور رهبری دولت آنکارا را پذیرفته بودند، رهبری دولتی آنکارا بر عهده مصطفی کمال بود و وی این معاهده را به همران تمامی الزامات آن قاطعانه رد کرد. در این حین، و پس از قرارداد آتش بس موندروس که در ۱۹۱۸ جنگ جهانی اول را متوقف ساخت، ولایت آدنا توسط فرانسه اشغال شد. بریتانیا هم اورفا، ماراش و آنتپ را تصرف کرد لیکن بعدا این مناطق را به فرانسه واگذار نمود.
نیروهای فرانسوی در اشغال این استانها در شرق و جنوب شرقس آناتولی، از همکاری ارامنه‌ای که یونیفورم فرانسوی به تن داشتند برخوردار می‌شدند. این ارامنه بلافاصله دست به نابودی روستاها و قتل عام تعداد زیادی از تورکها زدند. این جنایات، تورکهای این مناطق را به مقاومت واداشت؛ لکن در اروپا چنین تبلیغ شد که گویا تورکها ارامنه را قتا عام کرده‌اند.

پس از آنکه کنگره آمریکا طرح تاسیس ناحیه تحت قیومیت آمریکا در آناتولی را رد کرد، از ژوئن ۱۹۲۰، جمهوری ارمنستان در قفقاز حمله به تورکیه را آغاز کرد. این حملات با فرستادن دستجات چیریکی و نیروهای منظم به شرق آناتولی انجام گرفت که موجب قتل عام گسترده اهالی منطقه گردید. دولت آنکارا در سپتامبر دفاع را آغاز کرد، در مدت زمان کوتاهی نیروهای ارمنی کاملا شکست خوردند و آناتولی شرقی بازپس گرفته شد و نظم و امنیت دوباره استقرار یافت. به موجب معاهده گومرو (الکساندروپل) که توسط دولتین آنکارا و جمهوری ارمنستان در ۳ دسامبر ۱۹۲۰ امضاء گردید، طرفین مرزهای جدید را پذیرفتند و تایید نمودند که الزامات معاهده سورس پوچ و فاقد اعتبار است، همچنین ارمنی ها کلیه ادعاهای خود علیه تورکهارا پس گرفتند.
مدت کوتاهی پس از این، ارتش سرخ وارد ایروان گردید و جمهوری سوسیالیستی ارمنستان تاسیس شد. البته در پی یک شورش که در ۱۸ فوریه ۱۹۲۱ روی داد، داشناکها بار دیگر به قدرت رسیدند. دولت جدید وارتازیان در ۱۸ مارس کمیته‌ای را به آنکارا اعزام نمود و درخواست کرد که تورکها از آنها در برابر بلشویکها حمایت کنند. شگفت‌آور آن بود که تنها دوسال قبل داشناکها اشغال تورکیه توسط ارامنه را سازمان داده بودند. البته دولت داشناک دیری نپائید و به زودی سوسیالیستها کنترل ایروان را دوباره بدست گرفتند.
در ۱۶ مارس ۱۹۲۰، تورکیه معاهده مسکو را با اتحاد جماهیر شوری امضا کرد که به موجب آن مرزهای بین شوروی و تورکیه به طور دقیق معین می‌گشت. همانطور که در این پیمان معین شده بود، در ۱۳ اکتبر ۱۹۲۰ تورکیه موافقتنامه قارص را با جمهوری سوسیالیستی ارمنستان امضاء نمود که ضمن تائید مرزهای جدید، بر بی اعتبار بودن تمامی الزامات پیمان سورس صحه می‌گذاشت.
معاهده آنکارا نیز که با فرانسه در ۲۰ اکتبر ۱۹۲۰ منعقد شد، به موقعیت جبهه جنوبی سر و سامان داد. فرانسه نه تنها لشکریان خود، بلکه چریکها و داوطلبان ارمنی را که با آن همکاری میکرد خارج نمود.
این معاهده همچنین بازگشت ناحیه‌هاتای به تورکیه را ممکن نمود و بدین ترتیب تعهدات میثاق ملی تورکیه را که توسط مصطفی کمال و رهبران جنگ استقلال تورکیه تنظیم شده بود، برآورد ساخت.
تمامی این معاهدات، امیدهای ارامنه برای ایجاد یک دولت در شرق آناتولی را بر باد داد. معاهده لوزان که در ۴ جولای ۱۹۲۳ به جای معاهده سورس بسته شد، حتی به ارامنه توجه نکرد. این امر موجب شد تا ناسیونالیستهای ارمنی امروزه هم برای علم کردن پیمان سورس تلاش کنند، پیمانی که در واقع هرگز به اجرا گذاشته نشد.

۱: Proces de 1'attentat d'Orly:19 fevrier-2mars1985,depositions et pladoirie, Ankara,Faculte; des Sciences Politiques,1985.
۲: Terrorist Attack at Orly; Statements and Evidence Presented at the Trial, Feburary 19-march 2,1985, Ankara ,Faculty of Political Science,1985.
۳:Schemsi, Kara, Turcs at Armeniens devant 1'historie: nouveax temoignages russes et turcs sur les atrocites Armeniennes de 1914 a 1918, Geneve, Imprimerie nationale,1919.
۰ نظر قاتیلانلار ۰ قاتیلمایانلار ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۱:۰۷
وحید نریمان

عوامل تبلیغاتی ارمنی ادعا می‌کنند که ۱/۵ تا ۲ میلیون ارمنی «قتل عام» شده‌اند. این ادعا نیز مانند سایر ادعاها کاملا واهی است و تعداد افراد کشته شده مورد ادعا به مرور زمان افزایش یافته است. بلافاصله پس از جنگ، ارامنه ادعا کردند ۶۰۰ هزار نفر کشته شده‌اند. بعد‌ها این رقم به ۸۰۰ هزار رسید و اکنون درباره ۱/۵ میلیون سخن می‌گویند. بعید نیست که فردا حتی این رقم به ۳ میلیون نیز برسد. دایره‌المعارف بریتانیکا در ویرایش سال ۱۹۱۸ از ۶۰۰ هزار کشته ارمنی سخن می‌گوید، در حالیکه در ویرایش سال ۱۹۶۸ این رقم ۱/۵ میلیون ذکر شده است.
چند ارمنی کشته شدند؟ این رقم به طور دقیق قابل تعیین نیست؛ زیرا آمار کاملی از مرگ و میر در آن سالها ضبط نگردیده است. تنها بر پایه آمار واقعی ارامنه امپراطوری عثمانی در آن سالهاست که می‌توان به تخمینی در این زمینه دست یافت. حتی در این صورت نیز ارقام بسیار متفاوت خواهند بود و مقادیر مورد ادعای ارمنی‌ها نیز نسبت به سایر منابع بیشتر است.

جمعیت ارامنه بر اساس منابع مختلف:
-نویسنده ارمنی لثارت، بر پایه ارقام ارائه شده توسط کلیسای اعظم استانبول: ۲٫۵۶۰٫۰۰۰ نفر
-مورخ ارمنی باسماجیان:۲٫۲۵۰٫۰۰۰ نفر
-کمیته ملی ارامنه در کنفرانس صلح پاریس: ۲٫۲۵۰٫۰۰۰ نفر
-مورخ ارمنی کئورک آسلان: ۱٫۸۰۰٫۰۰۰ نفر
-کتاب زرد فرانسه:۱٫۵۵۵٫۰۰۰ نفر
-کنستنسان: ۱٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر
-لینچ: ۱٫۳۴۵٫۰۰۰ نفر
-سرشماری دولتی عثمانی در ۱۹۱۴: ۱٫۲۹۵٫۰۰۰ نفر
-آنوال رجیستر(لندن): ۱٫۰۵۶٫۰۰۰ نفر

اگر ارقام ارائه شده توسط ارمنی‌ها را به علت اغراق آشکار کنار بگذاریم،مشاهده می‌شود که برآوردهای منابع غربی بین ۱٫۰۵۶٫۰۰۰ نفر تا ۱٫۵۵۵٫۰۰۰ متغیر بوده و کمابیش به ارقام گزارش شده سرشماری دولتی عثمانی نزدیک هستند. بنابر این اگر یک و نیم میلیون ارمنی قتل عام شده باشند، می‌بایست تمامی ارامنه امپراطوری از بین رفته باشند. آیا چنین چیزی واقعا رخ داده است؟ در اینصورت تعداد واقعی کشته‌های ارمنی چقدر بوده است؟ طلعت پاشا در گزارش خود به آخرین کنگره حزب اتحاد و ترقی اظهار داشت که این رقم حدود ۳۰۰٫۰۰۰ نفر تخمین زده می‌شود.
نماینده مذهبی فرانسوی، مونسیژنور تاوچت به کنگره «Oeuevre d'Orient» این رقم را ۵۰۰٫۰۰۰ نفر گزارش داد، لیکن اضافه نمود که ممکن است این رقم بزرگنمائی شده باشد.
تویین بی رقم تلفات ارامنه را ۶۰۰٫۰۰۰ نفر برآورد می‌کند. این رقم را می‌توان در دایره‌المعارف بریتانیکای سال ۱۹۱۸ نیز یافت. رقم قبلی مورد ادعای ارامنه نیز همین بوده است.
بوقوس نوبار -مسئول هیات نمایندگی ارامنه در کنفرانس صلح پاریس- اعلام کرد که پس از جنگ ۲۸۰٫۰۰۰ نفر ارمنی در تورکیه زندگی می‌کردند و ۷۰۰٫۰۰۰ نفر به سایر کشور‌ها تبعید شده بودند. باتوجه به تخمین بوقوس نوبار، جمعیت کل ارامنه قبل از جنگ ۱٫۳۰۰٫۰۰۰ نفر بوده است. بنابر این چنین نتیجه گیری می‌شود که تعداد کشته‌های ارامنه حدود ۳۰۰٫۰۰۰ نفر بوده است. با توجه به نسبت جمعیتی ارامنه، این رقم با تعداد ۳ میلیون کشته تورکیه در طی آن دوران متناسب می‌باشد. بار دیگر، ادعای ارامنه بر اساس حقایق موجود مردود می‌شود.
۰ نظر قاتیلانلار ۰ قاتیلمایانلار ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۱:۰۴
وحید نریمان

در تبلیغات ارامنه ادعایی مطرح میشود مبنی بر اینکه قتل عام، سیاست طراحی شده دولت عثمانی بوده است.لکن باید اثبات شود که آیا چنین تصمیمی واقعا گرفته شده است؟ بدین منظور ارامنه تعدادی تلگرام -ظاهرا متعلق به تلعت پاشا- را ارائه می‌کنند که گمان می‌رود توسط نیروهای تحت فرماندهی ژنرال آلن بی در اشغال آلپو در سال ۱۹۱۸ به دست آمده باشند. ادعا می‌شود که این تلگرامها در دفتر یک کارگزار عثمانی به نام نعیم بیگ کشف شده‌اند و تنها به دلیل اشغال سریع و غیر منتظره توسط انگلیسی‌ها فرصتی برای نابودی آنها نبوده است. نمونه هایی از این تلگرامها توسط نویسنده ارمنی آرام آندونیان در سال ۱۹۲۰ و در پاریس انتشار یافت(۱) و همچنین در برلین در بازجویی تهلیریان، تروریست ارمنی که طلعت پاشا را به قتل رساند ارائه گردیدند. این اسناد
۰ نظر قاتیلانلار ۰ قاتیلمایانلار ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۱:۰۲
وحید نریمان

آغاز جنگ جهانی اول و ورود عثمانی به جنگ در اول نوامبر ۱۹۱۴ که با پیوستن به آلمان، اطریش و مجارستان و علیه دول متفق صورت گرفت، همچون فرصتی طلایی مورد توجه ناسیونالیستهای ارمنی قرار گرفت. لوئیس نعلبندیان اظهار می‌دارد: «کمیته های انقلابی ارامنه دریافتند که برای رسیدن به اهدافشان، بهترین فرصت جهت به راه انداختن یک شورش عمومی زمانی است که امپراطوری عثمانی در حال جنگ باشد.»(۱) تا در برابر حملات آنان توان مقابله کمتری داشته باشند.
درست قبل از شروع جنگ و در آگوست ۱۹۱۴، رهبران عثمانی در ارزروم به امید کسب حمایت داشناکها در صورت وقوع جنگ، با آنان دیدار کردند. داشناکها قول دادند که در صورت ورود عثمانی به جنگ، وظیفه خود را به عنوان یک شهروند وفادار به امپراطوری عثمانی انجام خواهند داد. لیکن
۰ نظر قاتیلانلار ۰ قاتیلمایانلار ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۵۴
وحید نریمان

این اصطلاح به یک جنایت تعریف شده اشاره می‌کند که تعریف آن پس از جنگ جهانی دوم در یک کنوانسیون بین‌المللی ارائه شده است: «کنوانسیون پیسگیری و مجازات جنایت کشتار گروهی» که توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در توافق ۹ دسامبر ۱۹۴۸ مورد پذیرش قرار گرفت و در ۱۱ ژانویه سال ۱۹۵۱ به مورد اجرا گذاشته شد. تورکیه نیز این کنوانسیون را امضا و تایید نموده است.
تعریف جنایت نسل کشی در این کنوانسیون ۳ مولفه دارد: اول، این جنایت در مورد گروههای ملی، قومی، نژادی یا دینی تعریف می‌شود. دوم، این گروهها می‌بایست تحت اعمال فهرست شده در کنوانسیون قرار گرفته باشند. در فهرست کنوانسیون مذکور مواردی همچوت «قتل اعضا یک گروه، انتقال اجباری کودکان یک گروه به گروه دیگر و قراردادن اعضای یک گروه در شرایطی که به نابودی فیزیکی آنها بیانجامد» ذکر گردیده است. لاکن مولفه سوم، مهمترین آنهاست: می‌بایست «نوعی قصد نابود کردن» تمام یا بخشی از گروههای یاد شده در میان باشد. این تعریف کلیدی به تشخیص تفاوت بین نسل کشی و سایر انواع قتل که در نتیجه تحرکانی از قبیل جنگ، شورش و ... رخ مدی‌دهند کمک می‌کند. قتل، زمانی نسل کشی محسوب می‌شود که به‌ طور بالقوه یا بالفعل، قصد نابودی فیزیکی متوجه اعضای هر گروه ملی، نژادی یا دینی گردد. تنها به این دلیل که قربانیان عضو این گروه هستند. تعداد قربانیان نیز تنها زمانی اهمیت می‌یابد که به عنوان نسانه‌ی قصد علیه گروه بکار رود. به همین دلیل و طبق گفته‌ی سارتر درباره نسل کشی -که به مناسبت دادگاه راسل در مورد جنگ ویتنام بیان شد- برای اثبات وجود قصد، حقایق می‌بایست به طور هدفمند و کاملا روشن مورد مطالعه قرار گیرند. (۱)

۱: Das aemenier Prublem in neun Fragen und neun Antüorten, Ankara, İnstitut Für Aussenpolitik, 1982.

۰ نظر قاتیلانلار ۱ قاتیلمایانلار ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۴۷
وحید نریمان

عموما چنین پنداشته می‌شود که مساله مشهور به «مساله ارمنی» از نیمه دوم قرن نوزدهم آغاز شده باشد. هرکسی می‌تواند به سادگی به جنگ روس-تورک (۷۸-۱۸۷۷) و کنگره برلین (۱۸۷۸) اشاره کند که به تبیین ضرورت این مساله به عنوان معضلی در اروپا منجر گردید. لیکن در حقیقت باید به دوران فعالیتهای روسیه در شرق که از سالهای 1820 آغاز گردید، برگردیم. در آن دوران، روسیه تزاری به یک توسعه امپریالیستی دست زده بود که مسیر آن از آسیای مرکزی عبور می‌کرد و با اشغال خانات تورک به مرزهای چین و اقیانوس آرام فشار می‌آورد. در همین زمان انگیزه امپریالیستی روسها به طرف جنوب متمایل شد و تزارها جهت خارج کردن امپراطوری خود از بن بست و دستیابی به مدیترانه و دریای آزاد درصدد تحت کنترل گرفتن سرزمینهای عثمانی برآمدند. به عنوان بخش مهمی از

۰ نظر قاتیلانلار ۰ قاتیلمایانلار ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۴۴
وحید نریمان

عاملان تبلیغاتی ارمنی ادعا می کندد که تورکها در طول تاریخ با غیر مسلمانان و بالاخص ارامنه بدرفتاری کرده‌اند، تا برای ادعای «نسل کشی» خود علیه امپراطوری عثمانی مستمسکی بیابند. در مقابل برایشان مشکل است که توضیح دهند چگونه تورکهایی که به مدت 600 سال در کنار ارامنه با صلح و آرامش زندگی کرده بودند، ناگهان کمر به قتل عام آنها بستند. علاوه بر این ارامنه کوشیده‌اند تا فرمانروایی تورکها را بر مبنای مجادله‌ای دائمی بین اسلام و مسیحیت تفسیر نمایند و از این طریق حمایت بخشهایی از جهان مدرن مسیحی را به ادعاهای خود علیه تورکها جلب کنند.
اسناد تاریخی با قاطعیت تمام بر این ادعاها خط بطلان می‌کشد. هنوز هم مورخین معاصر ارمنی خود اظهار می‌دارند که چگونه ارامنه بیزانس از آمدن
۰ نظر قاتیلانلار ۰ قاتیلمایانلار ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۳۳
وحید نریمان

ناحیه‌ای که ارامنه مدتی در آن ساکن بوده‌اند، هیچگاه به صورت یک دولت کاملا مستقل تحت کنترل آنها قرار نداشته است. این ناحیه از نحستین ایامی که شواهدی دال بر سکونت ارامنه در آن وجود دارد، تحت حاکمیت دیگران بوده است.
از 334 تا 213 قبل از میلاد بخشی از امپراطوری مقدونیه بوده است، از 215 تا 190 قبل از میلاد تحت کنترل سلفیکتها بوده است. از 190 پیش از میلاد تا 220 بعد از میلاد به طور متناوب بین رومیها و پارتها دست به دست می‌شده است.
از 220 تا آغاز قرن پنجم یک ایالت ساسانی بوده و از آن زمان تا قرن هفتم به بیزانس تعلق داشته است. از قرن هفتم تا دهم نیز تحت کنترل اعراب بوده است. در قرن دهم به بیزانس باز گردانیده شده و سر انجام از آغاز قرن یازدهم تحت فرمانروایی تورکها درآمده است.
ارامنه‌ای که در این ناحیه مسکون بوده‌اند همواره تحت
۰ نظر قاتیلانلار ۰ قاتیلمایانلار ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۲۳
وحید نریمان

همه ساله در 24 آوریل ارامنه ساکن ایران با مطرح نمودن ادعای واهی خویش مبنی بر نسل کشی اسلاوان خود توسط دولت عثمانی، اعمالی از جمله تظاهرات خیابانی، نصب پوستر، پخش تراکت و تجمع در مقابل دفتر سازمان ملل در تهران، برگزاری نمایشگاه و ... جهت محکوم کردن این به اصطلاح کشتار دست می‌زنند.
ارامنه کشور با جمه آوری ارامنه نقاط مختلف با یاد آوری نا صحیح حوادثی که حدود یکصد سال پیش در کشوری دیگر و همزمان با فروپاشی امپراطوری بزرگ اسلامی عثمانی رخ داده است علیه یک کشور اسلامی و مردم آن در بعضی موارد هم علیه ترکها-که به نوعی ترکهای کشورمان را هم شامل می‌شود شعار می‌دهند.
اگر نگاهی واقع بینانه و بدون تعصب به حوادث مذکور بیندازیم می‌بینیم که هیچ یک از ادعاهای ارامنه صحت ندارد و این ادعا ها تنها ساخته تاریخ جعلی نویسان ارمنی برای رسیدن به اهداف خاص سیاسی خود میباشد.
با برسی اسناد تاریخی به وضوح اثبات میگردد چیزی بنام نسل کشی ارامنه در عثمانی وجود نداشته. آنچه اتفاق افتاده کشتار متقابل و مقاتله است که با تعرض همزمان قوای روسیه و ارتش ارمنستان به شرق ترکیه، جنگ خونین بین قوای تزار-داشناک و ارتش عثمانی اتفاق افتاده و در این جنگ خونین و درگیریهای اسفبار قومی مسلمان و مسیحی، حدود 200 هزارتن ارمنی و 2الی2/5 میلیون نفر مسلمان به قتل رسیده و یا کشته شده‌اند.
متاسفانه تا کنون علیرغم کثرت منابع، اسناد، مدارک و شواهد دالی بر مضلومیت مسلمانان و شدت ستمگری ارمنیان، به دلیل فقدان اطلاع رسانی گسترده و وجود برخی رقبای مذموم قومی میان ملتهای مسلمان منطقه و از همه مهمتر حمایت بی‌دریغ رسانه‌ای جهان مسیحیت از تاریخ سازان و تاریخ جعلی نویسان ارمنی، مسلمین در این زمینه هم مظلوم مانده و موفق به تنویر افکار جهان در رابطه با شدت و وسعت یاغیگریها و خونریزیهای ارامنه نگردیده است.
از آنجاییکه بهره‌گیری از شیوه‌های استدلالی و علمی، بهترین و موثرترین راهکار دفاع از حریم اندیشه، مبانی حقیقت و اصول عدالت می‌باشد. لذا جهت تنویر افکار و تشریح حقایق، اقدام به نشر کتاب 9سوال-جواب در فضای مجازی کردیم. از تمامی عزیزانی که این کتاب مختصر و مفید را ترجمه و نشر کرده اند بسیار متشکریم.
البته ذکر این نکته هم لازیم است که در ادامه متن در کتاب نوشته‌ شده: 
با توجه به اخلاق حرفه‌ مان سعی شده است امانت داری حفظ شده و متن اصلی به همان صورت ترجمه گردد که چه بسا در برخی مواقع با دیدگاههای این مرکز همراستا نباشد.

در ادامه به موارد اشاره شده در تصویر خواهیم پرداخت، از دوستان و همراهان عزیز خواهشمندیم جهت انتشار مطالب بدون در نظر گرفتن دین/زبان/ملیت و سایر ممیزی ها در انتشار این مطالب یاریمان نمایند.

فهرست سوالات:

سوال اول: آیا تورکها سرزمینهای ارامنه را به زور اشغال کرده‌اند؟

سوال دوم: آیا تورکها همواره در طول تاریخ ارامنه را مورد تعدی و ظلم قرار داده‌اند؟

سوال سوم: آیا واقعا تورکها از سالهای آغازین ۱۸۹۰ درصدد قتل عام ارامنه بر آمده‌اند؟

سوال چهارم: معنی اصطلاح «نسل کشی» چیست؟

سوال پنجم: آیا تورکها در ۱۹۱۵ ارامنه را به نحو طراحی شده و سیستماتیک قتل عام کردند؟

سوال ششم: آیا طلعت پاشا تلگرامهای سری حاوی دستور قتل‌ عامها را فرستاد؟

سوال هفتم: آیا یک و نیم میلیون ارمنی طی جنگ جهانی اول کشته شده‌اند؟

سوال هشتم: آیا معاهده سورس (Sevres) هنوز پابرجاست؟

سوال نهم: امروزه وضعیت ارامنه تورکیه چگونه است؟

۰ نظر قاتیلانلار ۰ قاتیلمایانلار ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۰۷
وحید نریمان